صدای بم

خبرش رو میشنوم، نگران میشم، نکنه من رو بفرستند، اونجا سرده، جای خواب نیست، من نمیتونم تو چادر بخوابم، تو گرما و سکوت خونه باید کلی با خودم کلنجار برم تا خوابم ببره، تو چادر که دیگه تکلیفش معلومه...نمیفرستندم! هزار تومنیها رو تو دستم مچاله میکنمو میندازم تو صندوق، برای من بسه، نه؟ میرم تو خودمو سعی میکنم با تئوری قضیه رو حل کنم: به من ربطی نداره!، مگه من زمین رو تکونش دادم؟!، دو دقیقه گزارش تلویزیون همه فلسفم رو بهم میریزه. شب توی مهمانی در مورد لزوم استحکام ساختمانها و مدیریت بحران نظریه پردازی میکنم، نگاهم که پایین میفتد خطهای اتوی شلوارم رو میبینم که همدیگر رو قطع میکنند اما دستهام اصلا زیباتر از دستهای جسد توی تلویزیون نیست. بلند شدن صدای آهنگ "نازی جون" صحبتهام رو قطع میکنه. مشکل افکار مغشوش شبونم هم با یک خط حل میشه: "تا زنده ام قرار است که زندگی کنم!"
نظرات 21 + ارسال نظر
ماه مهر چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 08:57 ق.ظ http://mahemehr.blogsky.com

بهادر چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:14 ق.ظ http://bahador.persianblog.com

! ....

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 06:14 ب.ظ

برات متاسفم برای خودت و دنیای کوچیت و خودخواهیت

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:54 ب.ظ

بی احساس!اسمت آدمه؟ جالبه که ادعای انسانیت هم میکنی..

مهدی پنج‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:23 ق.ظ

هر انسانی در موقعیتهای خاص مثل این زلزله در حد توان خودش مسئوله و باید با توجه به توانایی خودش کمک کنه (چه نقدی و چه کمکهای دیگر). به نظر من شما هم باید درحد توان خودت و با توجه به روحیات خودت کمک کنی.کمک تنها این نیست که به منطقه آسیب دیده بری و جنازه بیرون بکشی. پس می تونی در تهران باشی و از طرق دیگه کمک کنی.

نگار پنج‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1382 ساعت 04:03 ب.ظ http://rima-34.persianblog.com

پس دیگران چی ؟؟؟‌ زندگی ماله همه اس . قبول نداری آقای دکتر‌ ؟؟؟

خشایار پنج‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1382 ساعت 04:18 ب.ظ

.

بابک پنج‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1382 ساعت 05:17 ب.ظ

تا تو هستی هموطن باکم از طوفان مباد
دست در دستم بنه یاد یاران یاد باد

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1382 ساعت 08:29 ب.ظ

مطلب قشنگی بود کاملا صادقانه بود
یادمون نره همه ماها خودخواهی در وجودمون هست !!

a persian girl in California پنج‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:38 ب.ظ http://www.apersiangirl.blogspot.com/

You know what they say, there are no selfless good deeds

اشکان جمعه 12 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:59 ق.ظ http://www.ashkandiary.persianblog.com

تو کار خودت رو انجام دادی و حداقل به فکر اون مردم بودی... ما هیچ وقت اون آدم های دو هزار ساله دفن شده رو از یاد نمیبریم...

[ بدون نام ] جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 12:28 ق.ظ http://www.apersiangirl.blogspot.com

Welcome back

امیرحسین بهبهانی نیا جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 03:39 ب.ظ http://siyaha.adabkade.com

سلام دوست خوب و بزرگ وار؛ ...اینک بعد از مدتی نبودن برگشتم با عاشقانه یی دیگر؛ نه شاید هم چون قبلی آرام... اینک با سیاها!!! سعادتی ست برای من که شما را بار دیگر این بار در سیاها ملاقات کنم...و خیال نکنم درخواست بزرگی باشد که به بلاگ جدیدم لینک بدهید!!!! ممنون از لطف شما...منتظر شما هستم...فعلا...حق

بابک شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:49 ق.ظ http://babak-n.blogsky.com

خوندن یه مطلب صادقانه حتی بعد از یک ماه اثر گذاره. این یعنی جاودانگی. کاش میشد همه مون سفره دلامونو باز کنیم بریزیم وسط . هرکی هر چی داره کم و زیاد باهم بخوریم. رمانتیک شد .نه؟!

پرستو شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 05:00 ب.ظ http://bineshani.persianblog.com

کوشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فیروزه یکشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 05:37 ب.ظ

تشریف ندارید؟!!؟!؟!؟

کاوه دوشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 09:37 ق.ظ

خوشم میاد راستشو میگی و مثل یه سری بیانیه صادر نمیکنی. در ضمن خوشحالم که بازم وب لاگت راه افتاده موفق باشی.

اشکان دوشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 01:01 ب.ظ http://ashikombat.persianblog.com

سلام ما رو با بقیه اشتباه نگیری ما A.K اپدیت کن منتظر اپدیت
تو ام .............در ضمن خوب تو هم ادمی وحق داری!!!!!!!!

ارکیده پنج‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 12:26 ق.ظ

کجایی مرد ؟؟

حانی چهارشنبه 4 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 11:30 ق.ظ

هیچی دلیل هیچی نمی شه.....

مجتبی یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:18 ب.ظ http://vvv

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد