یه کفش تنگ میتونه پاتو بزنه، حتی اگه داری با "مریلین مونرو" یه شراب صد ساله میخوری، فرداش حتما باید صبح زود بیدار شی اونم درست یه شب رویایی که اصلا دوست نداری تموم شه، دو تا سلول گوگولی لعنتی باید با هم قاطی شن حتی اگه تو اصلا نخوای؛ خدایا! خیلی ممنون از اینکه اینهمه چیز میز بهمون دادی ولی ببخشیدا نمیشد بعضی وقتا... فقط بعضی وقتا "نیوتون" و این حرفا رو بیخیال شی؟!
چی چی چی ؟ ما که نگرفتیم
سنگین بود یک چیزایی فهمیدم بعد از ۵ بار خوندن به ماهم سر
بزن خوشحالمون میکنی..............................A.K
نه! نمیشد.
سلام دکتر . این یکی رو باحال نوشتی ولی چرا آخرش التماس کردی . هر کاری میکنی پاش وایسا دیگه . تازه به نیوتن هم ربطی نداره اون خودش پاش گیره .
Good to hear from you again , it is good to know that you still read my weblog ! ..and good to see that you are on the track .
Take care and keep in touch ..
All the best
. Orkideh
پسر دیگه رفتی توی کار معاملات و پول و باقی قضایا.... من برگشتم و در خدمت شمام...
فکر شنبه تلخ کند جمعه ی اطفال را....
bang bang...
نخیر نمیشه!!!!
خیلی وقت است ننوشته ای . بدجوری دلم برای نوشته هایت تنگ شده ! ... پس بنویس ! ( به اندازهء کافی تاثیر گذار بود ؟!)
سلام.آقای دکتر .خوبید؟
چه خبرا؟
آقای دکتر من یه دندون اضافه دارم که همه میگن بکشش ولی اگه بکشمش باید تاما دندونا مو بکشم چون دیگه هیچ کدوم به درد نمی خورن.
زنجیرشون یه قفل آهنی داره.
چی کار کنم؟