در یک لحظه واقعا نمیدونستم: آیا باید در دنباله مدفوع به چاه توالت فرو برم؟ یا حقم اینه که پادشاه دنیا بشم!جدا بین این دو تا شک داشتم! گوشهامو را تیز کردم تا صدا را بشنوم، صدایی که اینجور وقتها لابد باید بگه: "هیچکدوم! تو فرصت اینو داری که مثل یه آدم معمولی طعم زندگی رو بچشی"...اما نشنیدم! صدای تلخ سیفون فضا رو پر کرده بود.
احتمالاآلان تو چاهی !
دکتر اینقدر فکر نکن.
هومن جون
آدم وقتی تو دستشوئی نشسته بیشتر از هر چیزی باید دقت کنه، که یادش نره سیفون و بکشه !فکرای دیگرو بریز دور !
من فکر میکنم بهتره یک مقدار خوشبینتر باشید زندگی چیزای قشنگم داره
look on the bright side , and u will be happier.
دکتر عزیز هر کی میتونه پادشاه دنیای خودش باشه. یه وقتایی ام خودت بهتر میدونی که باید خودشو بندازه تو کاسه توالت و سیفون رو بکشه.
چرا تو دستشویی غرور پادشاهی از نظر شما گذشت،این مسئله ست..!
اون صدا رو همیشه وقتی میشنوی که منتظرش نیستی!
بعضی وقتها شنیدن اون صدا از پادشاهی لذت بخش تر...