یه مرثیه کوتاه برای مادرم

آدمهایی که تو طبقه دوم هستند ممکنه نشسته باشند ، ممکنه روی زمین دراز کشیده باشند و ممکنه به سقف چسبیده باشند ، ولی در هر صورت از ادمهایی که تو طبقه اول هستند بالاترند. مرگ مادرم منو یک طبقه تو زندگی پایین انداخت./
نظرات 9 + ارسال نظر
یه آدم معمولی!! شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1382 ساعت 05:38 ب.ظ

ت حالا چیز به این کوتاهی نخونده بودم که اینقدر گیرا باشه

بابک شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1382 ساعت 07:06 ب.ظ http://babi.blogsky.com

این متن رو یه بار خوندم ؛ نفهمیدم دفعه دوم نزدیک بود گریه ام بگیره. خدا رحمتشون کنه. سعی کن جاشو پرکنی و بری یه طبقه بالاتر. امیدوارم روزی از بالاترین طبقه برای من دست تکون بدی. همیشه شاد باشی. بای بای...بابک.

مازیار یکشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1382 ساعت 10:40 ق.ظ http://maziar.blogsky.com

با احساسه ،موفق یاشی.

بانوی اردیبهشت دوشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 08:54 ب.ظ http://banoyeordibehesht.blogsky.com

هومن قشنگ می نویسی...خیلی قشنگ در مور مادرت هم فقط می تونم بگم متاسفم.

mehman nakhandeh سه‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 02:39 ق.ظ http://kiam-man.blogsky.com

akhay! :(((
barat arezoy sabr o bordbari mikonam. yadeshan gerami.

مریم سه‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 04:56 ب.ظ http://dokhtaredarya.blogsky.com

سلام...واقعا نمی دونم چی بگم...فقط...

ثمین پنج‌شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1382 ساعت 12:17 ب.ظ

البته مطمئن باش که خیلی ها تو طبقه های پائین تر هستند و همون احساس تو رو نسبت به طبقات بالاتر دارند...امیدوارم هر روز و هر زمان به طبقات بالاتر صعود کنیم...هممون

اشکان جمعه 2 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:43 ب.ظ

بابا دمت گرم نمیدونستم که انقدر میدونی

ممزی جمعه 30 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:51 ب.ظ http://N/A

سلام دکی!
یادت نره طبقه ۱۹ یه برج ۲۰ یا ۳۰ طبقه بالاتر از طبقه ۵ از یه ساختمون ۵ طبقس.

چاکریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد