mail box : پر ، answering : خالی

روشنش میکنی و connect میشی، یه عکس مامانی پیدا میکنی و میچسبونیش به mail ات. میری تو address book و همه رو select میکنی، آدرسها مثل قطار مورچه های ۱۰-۱۵ کاراکتری پشت هم ردیف میشن. send رو میزنی و تموم! اینم از تبریک عید! همش رو هم شد دو دقیقه و سی و هفت ثانیه... عجب چیزیه این اینترنت! حتی "دوست داشتن" رو هم راحت کرده؛ شاید خیلی راحت تر از اونی که اسمشو بشه گذاشت "دوست داشتن".

زندگی انتزاعی

نمیخوام زندگیمو روی "گوبلن"های خوشگل بدوزم، دوست دارم نقاشیش کنم. اما میترسم از دور که نگاه کنم خودم هم از نقاشی خودم خوشم نیاد...شاید خیلی هم مهم نباشه که نقاشیت قشنگ نشه؛ اگه دست آخر بتونی گرون بفروشیش بقیه برای همه خطهای کج و کولش کلی معنا و مفهوم پیدا میکنن.

R : Profanity

یه کفش تنگ میتونه پاتو بزنه، حتی اگه داری با "مریلین مونرو" یه شراب صد ساله میخوری، فرداش حتما باید صبح زود بیدار شی اونم درست یه شب رویایی که اصلا دوست نداری تموم شه، دو تا سلول گوگولی لعنتی باید با هم قاطی شن حتی اگه تو اصلا نخوای؛ خدایا! خیلی ممنون از اینکه اینهمه چیز میز بهمون دادی ولی ببخشیدا نمیشد بعضی وقتا... فقط بعضی وقتا "نیوتون" و این حرفا رو بیخیال شی؟!